امروز سحر خواب موندم و بدون سحری روزه گرفتم تموم روز از سر درد داشتم میمردم و ۴ساعت ظهر خوابیدم و همش روی پاور سیوینگ بودم! افطارمو با خامه نارنجکی(نون خامه ای) باز کردم :))
حس میکنم دارم استیبل میشم و به یک ثباتی از نظر شخصیتی دارم میرسم.به عبارتی دارم بزرگ میشم.دیگه نگران قضاوت های مردم نیستم! نگران حرف های مردم هم نیستم ،من اونقدر عاقل و بالغ شدم که بفهمم چی درسته و چی غلط،۲۰ و اندی سال دائم نگران حرف مردم بودم از الان به بعد میخوام برای دل خودم و با عقل خودم زندگی کنم!بدون توجه به ذره ای حرف مردم :) شاید مجبور شدم تابو بشکنم در بعضی موارد.البته با توجه به تابو شکن ها در فامیل ، من واقعن هیچ کاره م!
سعی میکنم هر روز موقع افطار دعا بکنم.برای همه :) و برا خودمون.
خدایا کمکمون کن.ممنون
درباره این سایت